۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

جنگ احتمالی میان ایران و اعراب و جایگاه اهل سنت ایران


به نام خدا
در چند ماه اخیر، بخصوص بعد از فروپاشی حکومت حسنی مبارک اوضاع خاورمیانه متشنج تر شده است. کشورهای عربی حاشیه خلیج به همان سرنوشت تونس و مصر دچار شدند و مردم بر علیه حکام خویش دست به اعتراضات وسیعی زدند تا جاییکه کشوری مانند بحرین با جمعیت کمتر از یک میلیون نفر از عربستان سعودی کمک نظامی خواست تا اعتراضات مردمی را خاموش کند. عربستان نیز به درخواست کمک بحرین چراغ سبز نشان داد و نیروهایش را به این کشور فرستاد. این عمل عربستان باعث شد تا ایران واکنش منفی نسبت ورود نیروهای سعودی به خاک بحرین نشان دهد، زیرا اکثریت جمعیت بحرین شیعه هستند و روابط بسیار نزدیکی به ایران دارند.

اما این صورت مسئله است، بحرین و سایر کشورهای عربی ایران را به دخالت در امور داخلی خود و تحریک مردم برای انجام تظاهرات متهم می کند، امری که ایران آنرا به شدت رد کرده است. در مقابل ایران بحرین را به سرکوب شیعیان متهم می کند ولی چیز قابل توجه این است که همین تظاهرات در سوریه نیز بوقوع پیوست ولی ایران آنرا کار کشور های غربی و دخالت آنها در امور سوریه بیان کرد، حال باید دید چه تفاوتی بین اپوزوسیون سوریه و بحرین وجود دارد:
حکومت بحرین با امریکا روابط نزدیکی دارد و این کشور محل قرار گیری ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است از طرف دیگر ایران با بحرین روابط خوبی ندارد، این روابط با ادعای دو کشور بر سر جزایر واقع در خلیج فارس نسبت به مالکیت آنها بیشتر به تیرگی کشیده شده است.
حکومت سوریه با آمریکا روابط چندان گرمی ندارد اما در عوض با ایران روابط بسیار نزدیکی در تمام عرصه های نظامی، صنعتی، علمی و اعتقادی دارد، خاندان اسد توانسته اند توجه ایران را به خود به خوبی جلب کنند. ایران هر ساله مبالغ بسیار کلانی به این کشور کمک می کند.
این دو مورد در بعد سیاسی مطرح شد اما تفاوت های بزرگتری وجود دارد که همین بین اعراب و ایران مشکل ساز بوده است، و آن همان دعوای همیشگی سنی و شیعه است. حکومت بحرین یک حکومت سنی است و با توجه به پرونده ایران نسبت به اهل سنت خود ایران می توان گفت باید این کشور با حضور نیروهای سعودی در خاک بحرین مخالفت کند. در مقابل حکومت سوریه یک حکومت شیعه است پس می توان گفت از نظر اعتقادی به ایران نزدیک تر است.
تا اینجا اختلاف بین ایران و اعراب گفته شد حال می پردازیم به اینکه اگر جنگی احتمالی بین این دو گروه صورت بگیرد چه رخ خواهد داد و اهل سنت ایران در کجا قرار خواهد داشت:
اهل سنت ایران بعد از انقلاب این کشور توسط حکومت بسیار مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، از اعدام علما و اساتید برجسته گرفته تا تخریب مساجد و مدارس سنی ها، نمونه بارز آن مسجد فیض در مشهد و مدرسه و حوزه علمیه لوتک در سیستان و بلوچستان و همین طور عدم صدور مجوز برای اجرای مراسم مذهبی بخصوص در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و بسیاری موارد دیگر که مجال گفتن آنها وجود ندارد. دولت ایران به شدت تمام، با کرد ها برخورد کرد و صدای آنها را در نطفه خفه نمود، همچنین با مردم بلوچ نیز همین رفتار را ادامه داده است، حکومت جمهوری اسلامی مردم بلوچ را با شیوه های گوناگونی سرکوب کرده است، گاهی با نام تروریست، گاهی با عنوان فروشنده مواد مخدر، گاهی هم تحت نام گروه جندالله. مردم بلوچ اما با صبر و استقامت بی مثال خود جواب این سرکوب ها را دادند پس حق دارند از جمهوری که تحت عنوان اسلام، دیگر مسلمانان را نابود می کنند متنفر باشند. در شرق هم مردم تربت جام و اهل سنت خراسان بارها به شیوه های مختلف مورد آزار و اذیت حکومت امام زمانی قرار کرفته اند، در جنوب و غرب هم عرب تبارها با تعیض مواجه شده و علمای آنها بارها زندانی و شکنجه شده اند.
این در بعد فیزیکی بوده است، جمهوری اسلامی در بعد اعتقادی نیز ظلم بزرگی ابتدا در حق اسلام و بعد در حق اهل سنت کرده است تا جایی که اهل سنت حتی اجازه اقامه نماز جمعه در تهران را ندارند، و در همین سالهای اخیر دولت مانع از اقامه نماز عید شده است. دولت امام زمانی با انواع توهین ها به مقدسات اهل سنت آنها را آزرده خاطر نموده و از نوشتن کتابهای و انجام سخنرانی ها گرفته تا تهیه سریال و فیلم تلویزیونی این ظلم خود را علنی کرده است.
حال باید دید چه چیزی وجود دارد تا اهل سنت به خاطر آن باید جان خود را فدای آن کند، و در کنار سربازان امام زمان با اعرابی که خود سنی هستند بجنگند. شاید بگویند خاک وطن، خاک وطنی همواره حکومت، مردم این مرز و بود را از آن محروم ساخته و با ابطال مدارک شناسایی و با بر چسب مهاجر غیر قانونی فرزندان این آب و خاک را از کشور اخراج کرده است، گمان نمی رود اهل سنت این بار مانند جنگ هشت ساله  عراق و ایران در کنار حکومت باایستند.
اهل سنت ایران هرگز به طور مستقیم با رهبر و سران حکومت ایران رابطه نداشته اند و همواره از این موضوع در محافل مختلف شکایت کرده اند، همین موضوع باعث شد که اهل سنت به انزوا کشیده شود و همواره خود را جدای جمهوری اسلامی بداند، این امر در میان اذهان عمومی بسیار مشهور است و هنگام گفتگو با آنها می توان به راحتی دریافت که آنها نسبت به جمهوری اسلامی چه احساسی دارند.

اگر جنگی احتمالی بین اعراب و ایران صورت بگیرد به دلایل زیر به نفع ایران نخواهد بود:
1-      کشورهای عربی با قدرت های بزرگ دنیا ارتباط نزدیکی دارند.
2-     کشورهای عربی دارای منابع مالی بسیاری هستند که می توانند برای خرید جدیدترین سلاح های روز دنیا از آنها استفاده کرد.
3-     کشورهای عربی در مقابل ایران موضع مشترکی دارند و همه ایران را به دخالت در امور خویش و بر هم زدن آرامش متهم می کنند.
4-     کشورهای عربی اکثریت سنی هستند و از طرفی دیگر تمام مرزهای ایران در دست اهل سنت است، بر اساس اعتقادات اهل سنت اگر این جنگ صورت بگیرد آنها به احتمال زیاد طرف اعراب را خواهند گرفت زیرا  برای آنها عقیده و دین مهمتر از وطن است.
5-     مخالفین دولت ایران هم احتمالا به کمک نیروهای سرکوب  نخواهند رفت زیرا اکثریت یا زندانی هستند یا در حصر خانگی به سر می برند و یا یکی از عزیزانشان به دست حکومت کشته شده است.
6-     در دو طرف ایران دو کشور افغانستان و عراق قرار دارد که هر کدام از این کشورها به شدت از دخالت های ایران شکایت دارند و منتظر فرصتی هستند تا انتقام خود را از ایران بگیرند.
این ها دلایل احتمالی هستند که به نفع ایران نخواهد بود. و اما ایران چه خواهد کرد.
1-      اولین کاری که حکومت ایران می کند سعی خواهد کرد با پول برای خود امتیاز در همه بخش ها بدست بیاورد.
2-     احتمالا دست به دامان امام زمان خواهند شد زیرا آنها نیز این جنگ را یک جنگ مقدس خواهند نامید و طبق روایات شیعه، اهل سنت مرتد و کافر هستند و ریختن خود کافر حلال است.
3-     ایران در کشور های آمریکای لاتین سرمایه گذاری فراوانی کرده است و احتمالا دست کمک به سوی آنها دراز خواهد کرد.
به هر حال این جنگ حداقل به نفع حکومت ایران نخواهد بود زیرا این کشور از همه طرف تحت فشار شدید قرار دارد و هر گونه تصمیم نا بجایی ممکن است برایش گران تمام شود.
شاید دلیل سکوت اهل سنت ایران این است که منتظر هستند ابتدا کشورهای عربی شروع کنند و بعد آنها وارد عمل شوند، اگر نقشه جغرافیایی ایران را کمی با دقت نگاه کنید، در خواهید یافت که دور تا دور مرز های ایران به دست اهل سنت است و همین طور دور تا دور این کشور را کشورهای سنی تشکیل می دهند. از جمعیت تقریبا 80 میلیون نفری ایران حدود 25 درصد سنی هستند که همه آنها بر سر یک چیز اتفاق نظر دارند که حکومت ایران در طول 32 سال عمر خود هرگز در مورد آنها به قانون عمل نکرده و همواره با راههای مختلف صدای آنها را خفه کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر